جدول جو
جدول جو

معنی رافع انصاری - جستجوی لغت در جدول جو

رافع انصاری
(فِ)
انصاری. ابن سهل بن رافع بن عدی بن زید بن امیه بن زید انصاری. در غزوۀ احد و غزوات پس از آن شرکت داشت و در وقعۀ یمامه شهید گردید و روایتی هست که در غزوۀ بدر نیز حضورداشته است. (از الاصابه ج 2 قسم اول). و نیز رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 168 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
انصاری. ابن جعدیه انصاری، که ابن اسحاق او را جزو شهدای بدر ذکر کرده است. (از الاصابهج 2 قسم اول). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ عِ اَ)
محدث است. دختر وی ام سعد از او روایتی دارد چنین: حضرت رسول فرمود بدخویی شوم است و پیروی از زنان پشیمانی است و... (از الاصابه ج 1 قسم 1). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
لغت نامه دهخدا
(فِ)
انصاری زرقی، ابن معلی انصاری زرقی. صحابی بود و در ترجمه درۀ بنت ابی لهب از او یادی شده است و ابن منده بسلسله از ابن عباس روایت کرده که آیۀ (ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان) درباره عثمان و رافع بن معلی و خارجه بن زید نازل شده است و احتمال میرودکه رافع مذکور همو باشد. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
انصاری اوسی. ابن زید بن کرزبن سکنی بن زعورأبن عبدالاشهل انصاری اوسی. وی را موسی بن عقبه و ابن اسحاق واقدی در عداد شهدای بدر نوشته اند، ولی ابن کلبی و ابن اسود گفته اند او رافع بن یزید بوده است. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
ابن سالم، وی را ابن سلمان فزاری نیز می خواندند، رافع عهد جاهلّیت را درک کرده و بنوشتۀ بخاری و ابن ابی حاتم از عمر روایاتی شنیده و محمد بن ابراهیم التیمی از او روایت کرده است. (از الاصابه ج 2 قسم سوم)
ابن حریمله. از منافقان بود که در شمارسعد بن حنیف و زید بن لصیت و مالک بن ابی قوقل با حضرت پیغمبر مخالفت میکرد. (از امتاع الاسماع ج 1 ص 497)
ابن خداش... که پس از شنیدن خبر مهاجرت حضرت رسول بسوی مدینه بدان شهر رفت و اسلام آورد. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
ابن عنتره، از صحابۀ حضرت رسول بوده است. (از تاج العروس)
ابن معبد، از اصحاب حضرت رسول بود. (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا